گاهی به سال ها، گاهی به ماه ها، گاهی به روز ها و گاهی حتی به ساعت ها خیره میشود. آنهایی که می آیند و می روند و زندگی معمولی من همان است که هست. فکر میکنم مگر میشود خدا این هم ساعت آفریده باشد برای اینکه یک لحظه ای فرا برسد برای تصمیم گیری، برای جهش، برای رشد یا برای سقوط. این همه ساعت قربانی بشوند برای همان یک ساعت؟ مگر خدا میخواسته فیلم سینمایی سه پرده ای بنویسد که نیاز داشته باشد به این همه روابط علت و معلولی؟

گاهی خیره می شود به زمان و خیالت میشکم از این همه حرکت نکردن. از این همه ماندن. از این همه معمولی بودن.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مرجع اطلاعات ارزهای دیجیتال انواع بلوک ساختماني Matt رویس موزیک مشاوره خانواده و ازدواج داستان های آموزنده مهاجرت و تحصیل در کانادا پوست سالم و زیبا میرزائیل